نام کتاب: آرنگ نویسنده: عطیه حسینی کاربر نودهشتیا ژانر: عاشقانه_ تراژدی تهیه شده در انجمن نودهشتیا دانلود دلنوشته غمگین مقدمه: هرکس درد را به گونهای توصیف میکند. درد را هر فرد هم میتواند به هزاران گونه برای خود بیان کند. درد اشکال مختلفی دارد و منشا خیلی چیزهاست. درد آرنگی پایان ناپذیر است.
عشق و نسیان میآیند و میگویند فراموش کنید کسی را که مدتها شیفتهی او بودید، کسی که غرور و شعور و تمام داشته و نداشتهی خود را برای داشتنش زیر تریلی نگاه انسانها خرد کردید. مگر میشود یک تکه از وجود را به حال خود رها کرد و رفت؟ مگر میشود کردهها را فراموش کرد و رفت؟ ما این عشق را چون میوهای در وجودمان روز به روز با آبی از جنس درد پرورش دادیم. پیش دردهایی که خرج رشد این عشق کردیم شرمنده نمیشویم که سالها آنها را به دوش کشیدیم و چاشنی عشق خود کردیم و حال با تلنگری بی ارزش از جنس سخن اینچنین بیثمر آن پرثمر را رهایش بکنیم و به حال خود بگذاریمش؟ اصلا نمیگویند فلانی که انقدر ادعا داشت و همهی عالم از حالش خبر داشتهاند بعد از آن همه رسواییهایی که در منش و رفتارش میشد دید حال کجا رفته؟ نمیشود از روزهایی که خودی در درون خود دیگری را میخورد و درد بر درد افزوده میشد و عشق بزرگتر میشد را یاد نکرد. نمیشود ریشهی در جان تنیدهی این میوه را از وجود کند و در جادهی بیاحساسی رهایش کرد.